ابن سینا و نظر او درباب تأثیرپذیری نبض ازعشق

author

  • حداد, وحیده
Abstract:

سابقه و هدف: نبض به عنوان شریان حیاتی بشر، نقشی تعیین کننده در ارگانیزم بدن دارد. اهمیت این مساله زمانی روشن می‌شود که بدانیم اطبای گذشته، علی‌الخصوص شیخ ابوعلی‌سینا، نبض و گرفتن آن را هنگام بیماری در تشخیص نوع درد لازم و ضروری می‌داند و از رهگذر این عامل بیرونی است که می‌توان پی به حالات روحی و نفسانی اشخاص و افراد برد. مواد و روش‌ها: گرچه پیرامون نبض و شناخت رگ و احوال خاص آن تحقیقاتی صورت گرفته است. لیکن باید از این نکته غافل نمانیم که در باب تاثیر حالات روحی بر چگونگی عملکرد نبض مطالعه‌ای جامع صورت نپذیرفته است. ما در این تحقیق برآنیم تا با استفاده از مطالعه کتب و آثار حکما و اطبای گذشته علی‌الخصوص بوعلی‌سینا به پاره‌ای از نظرات وی در رابطه با نبض و نفس و تاثیر نفس بر چگونگی عملکرد نبض بپردازیم. یافته‌ها: در این مقاله نظرات شیخ‌الرئیس در موردنفس، نبض و عشق با لحاظ آرای فلسفی و طبی این شهیر مورد بررسی قرار گرفته است که حکایت از وسعت و دقت نظر حکیم، در باب نحوه ارتباط این سه عامل و عنصر اساسی شخصیت انسان می‌ کند. ابن‌سینا براین عقیده است که با رسیدن مزاج به مرحله خاصی که استعداد آن را داشته باشد، نفس انسانی از واهب الصور به کالبد این موجود افاضه می‌شود و این هسته مرکزی، محرک تمام قوا و انفعالات موجود در بدن است. شیخ آغاز ارتباط نفس و بدن را درهمین بدو حدوث نفس و دراصل، بدو افاضه شدن آن می‌داند. در طول حیات هم به نحو ملموسی این تعاملات قابل تبیین است چنانچه وی اشاره می‌کند که با تفکر در عظمت خلقت، می‌توان آثار این‌تفکر را بر ظاهربدن‌که مثلاً همان راست شدن موی بدن است مشاهده کرد. نتیجه‌گیری: ابن‌سینا از نبض به عنوان عاملی که بازتاب دهنده حالات روحی و جسمی است یاد می‌کند چنانچه در داستان کنیزک، که بیماری او را عشق تشخیص می‌دهد، گرفتن شریان را عاملی در تشخیص نوع بیماری قلمداد کرده است و همه این‌ها بیانگر وسعت نظر و انطباق شگفتی آور نظرات این طبیب حاذق با اصول علمی پزشکی جدید است. اینک ما در این مقاله برآنیم تانحوه ارتباطات دقیق این سه عنصر محوری وجود انسان را از منظر طبیب برجسته به نمایش گزاریم.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

عرفان ابن سینا و یا نظر ابن سینا درباره عرفان

ابن سینا پزشک نامی عالم (Scientist) بزرگ و خلاصه رئیس فیلسوفان عالم اسلام است با اینکه در قرون وسطی زندگی می کرده ولی هرگز روحیه واندیشه قرون وسطایی نداشته است او همچون فیلسوفان دوره تجدید حیات علمی و فرهنگی (رنسانس) مخالف هر نوع تحجر و تقلید بوده و سند درستی هر امری را عقل و تجربه می شناخته و با سعه صدر و دیدی فراتر از زمان و محیط خوئد با مسائل می نگریسته و برای انکار چیزی تا دلیل و برهان روشن...

full text

تحلیل و بررسی نظر ابن سینا درباره فاعلیت تحریکی بر اساس مبانی وجود شناختی او

  فاعل تحریکی تعبیری است که ابن‌سینا پس از آن‌که علیت به معنای اعطای وجود را از مقام فاعل‌های موجود در عالم طبیعت سلب می‌کند، به‌منظور توجیه تأثیرات آن‌ها به کار می‌گیرد. لیکن تأملی دقیق در معنا و نحوۀ وجود حرکت حاکی از این است که در نظام فکری ابن‌سینا، حرکت ازجمله امور ممکن و از عوارض لاحق بوده و لذا در پیدایش خود نیازمند علت مستقلی است که آن را ایجاد کند. بنابراین فاعل طبیعی که در ابتدا مفید ...

full text

سعادت از نظر ابن سینا

ابن سینا سعادت را به مطلوب بالذات و غایت لذاته تعریف می‌کند. او سعادت را از یک حیث به دوقسم 1. سعادت در قیاس با قوای مختلفی نفس و 2. سعادت در ارتباط با خود نفس تقسیم می‌کند. او از جهت دیگر، سعادت را به جسمانی (بدنی) و روحانی (نفسانی) تقسیم می‌کند و بر این باور است که سعادت روحانی اصل و سعادت جسمانی فرع است. هم‌چنین از حیث دیگر، سعادت را به مطلق و مقید تقسیم می‌کند و مدعی است که سعادت و شقاوت م...

full text

وحی از نظر فارابی و ابن سینا

با ورود فلسفه یونانی به کشورهای اسلامی و آغاز عقل گرایی اسلامی تشکیکاتی درباره حقیقت وحی اسلامی صورت گرفت و به همین دلیل فلاسفه اسلامی  نظیر فارابی بر آن شدند که تعارض بین وحی اسلامی و عقل را حل کنند و به این ترتیب اولین تفسیر عقلانی از وحی را فارابی مطرح کرد و این نظریه پس از فارابی توسط ابن سینا تکامل یافت. در این مقاله ابتدا نظریه فارابی درباره وحی اسلامی و مقدمات مربوط به آن مانند انواع عق...

full text

نظریه عقل ابن ­سینا با نظر به تفسیرِ او از نظریه نوس در فلسفه ارسطو

  ارسطو نوس را در تحلیلات ثانوی به عنوان ملکه معرفتی و دانش علمی برهان­ناپذیر معرفی می­کند. کارکرد این ملکه معرفتی دریافت اصل­های دانش و اموری است که همه دانش­ها بر آن استوارند. نوس در درباره نفس به عنوانِ ویژگی انسانی شناخته شده است؛ آن ویژگی در ما که نفس به واسطه آن می‌شناسد و حکم می­کند. نوس از نظر ارسطو واجد تقسیم­هایی است: عملی و نظری، منفعل و سازنده. نوس منفعل پیش از...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue 3

pages  223- 234

publication date 2013-12

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Keywords

No Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023